دعواهای روزمره (تند خوردن، پوشیدن لباس، بیرون آمدن به موقع از در...) می تواند باعث شود والدین احساس شکست کنند. علاوه بر این، نافرمانی یا رفتار نادرست کودک می تواند خاطرات بدی از گذشته ایجاد کند و والدین را وادار به واکنش بیش از حد می کند. و هنگامی که این بنبستها اتفاق میافتد، والدینی که در حال حاضر احساس غمگینی میکنند، میتوانند به هم بپیوندند . در حالی که قابل درک است که فشارهای والدینی، مادران و پدران را به نقطه شکست می کشاند، فریاد زدن می تواند روی کودک تاثیر بگذارد. به نظر می رسد که گفته های قدیمی چوب و سنگ کاملاً دقیق نیست. کلمات - به ویژه وقتی فریاد می زنند یا فریاد می زنند - می توانند زخمی شوند.
فریاد زدن واکنش استرس بدن ما را تحریک می کند، که وقتی بارها و بارها پینگ می شود می تواند عواقب طولانی مدت جدی داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که آزار کلامی در واقع می تواند ساختار مغز ما را تغییر دهد . فریادهای مداوم و استرس ناشی از آن با افزایش خطر اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات خلقی، و همچنین با درد مزمن و سایر مشکلات سلامتی طولانی مدت مرتبط است . همچنین رفتار نادرست را مهار نمیکند... باعث میشود بچهها تمایل بیشتری به رفتار کردن داشته باشند !
کودکان از همان ماه های ابتدایی زندگی تحت تأثیر فریاد و فریاد قرار می گیرند. در 3 ماهگی، نوزادان یاد می گیرند که با والدین خود "گفتگو" کنند. و این رقص ظریف می تواند تحت تأثیر احساسات صاف یا بیش از حد قرار گیرد. آن را به عنوان پا گذاشتن روی انگشتان پاهای شریک رقص خود در نظر بگیرید. بعد از دهمین بار که اتفاق می افتد، شروع به کنار کشیدن می کنید، دیگر شریک رقصی ندارید که بتوانید به آن اعتماد کنید.
زمانی که بچهها به کودکی تبدیل میشوند - در 9 تا 12 ماهگی که شروع به نوپایی میکنند - در خواندن ارتباطات غیرکلامی شما متخصص هستند. توانایی های چپ مغز آنها - مانند زبان، تجزیه و تحلیل، تأخیر در ارضای آنها - سال ها با تسلط قابل اعتماد فاصله دارد، اما توانایی های سمت راست مغز آنها - مانند خواندن ژست ها، لحن صدا، و حالات چهره برای درک احساس والدینشان- کامل شدن زمین بدون زحمت می توانند احساسات والدین خود را بخوانند (شاد، غمگین، ترس)، حتی اگر نتوانند تمام کلماتی را که از دهان مامان یا بابا بیرون می آید، درک کنند.
وقتی پدر و مادر فریاد می زند، بچه ها آن عصبانیت، ناامیدی یا منفی بودن را با صدای بلند و واضح متوجه می شوند. کودکان خردسال خود محور هستند. آنها به سختی دنیا را از دید دیگران می بینند و هر اتفاقی را که در اطرافشان می افتد به اعمالشان تعبیر می کنند. فریاد زدن والدین میتواند بر نحوه دیدن کودکان از خود تأثیر بگذارد. حتی اگر آنها هدف طغیان نباشند، کودکان ممکن است فریاد والدین خود را به این معنا تفسیر کنند که آنها بد هستند یا دوست داشتنی نیستند... یا اینکه نمی توانند هیچ کاری را درست انجام دهند. همچنین زمینه را برای یک رابطه بسیار سخت فراهم می کند.
به علاوه، وقتی والدین فریاد می زنند، بچه ها نیز فریاد زدن را یاد می گیرند. همه ما شنیده ایم که کودکان نوپا به دلیل شنیدن کلمات دشنام در مکالمه بزرگسالان یاد می گیرند که از آنها استفاده کنند. دلیلش این است که بچهها آنطور که میبینند عمل میکنند... نه آنطور که به آنها گفته میشود.
مغز کودکان نوپا مانند اسفنج است که هر چیزی را که می بینند یا می شنوند جذب می کند. تظاهرات عشق و شادی والدین از طریق آینه اعمال فرزندشان منعکس می شود، همانطور که تظاهرات بی احترامی و پرخاشگری است. فریاد زدن به بچه ها نشان می دهد که جیغ زدن پاسخ قابل قبولی به آن احساسات قوی است. هنگامی که والدین در هنگام عصبانیت کسی را فریاد می زنند یا سرزنش می کنند، تعجب نکنید اگر زمانی که تحت فشار هستند این کار را انجام دهند.